شهدای شهر بن

کاش بودم با شما ، ای شهدای شهر مـن

شهدای شهر بن

کاش بودم با شما ، ای شهدای شهر مـن

شهدای شهر بن

این وبگاه جهت معرفی شهدای شهر بن در استان چهارمحال و بختیاری طراحی شده است.
امیدواریم مورد رضایت شهدا قرار بگیرد.

خانواده های شهدا می توانند مطالب و عکس های شهدای خود را جهت درج در این وبگاه از طریق آدرس :
(شهر بن - خیابان ملت ، کافی نت شهر بن - شهر من ) به دست ما برسانند.

یا در صورت توان به این آیدی در تلگرام ben_man@ بفرستند.


کاربران می توانند اطلاعات شهید موردنظر را در قسمت راست وب در بخش طبقه بندی موضوعی و نام خانوادگی شهید مورد نظر جستجو نمایند.

اگراطلاعات جدیدی از یک شهید به دست ما برسد پست مربوط به آن شهید به روزرسانی می شود و در صفحه اصلی قرارمی گیرد.

آدرس کانال شهر بن در روبیکا و تلگرام beneman@

آخرین نظرات
  • ۱۸ بهمن ۹۹، ۱۵:۰۱ - امیرحسین احمدی
    👍👍💗
نویسندگان

۱۴۲ مطلب توسط «جعفر نادری بنی» ثبت شده است

 

                              

 

🌹شهیده شیرین جان درعلی بنی


نام پدر:غلامعلی

تاریخ تولد: 1304/04/04

محل تولد : شهر بن

تاریخ شهادت: 1362/11/23

محل شهادت : آبادان

گلزار شهید : گلزار شهدای آبادان



برگرفته شده از shohada-ben.blog.ir

شهید شکرالله سلیمی بنی

نام پدر: حسینعلی

تاریخ تولد:1351/05/08

محل تولد: شهر بن

تاریخ شهادت:1367/03/23

محل شهادت : شلمچه

گلزار شهید:خمینی شهر

 

 

 

🌹شهیده شیرین جان درعلی بنی


نام پدر:غلامعلی

تاریخ تولد: 1304/04/04

محل تولد : شهر بن

تاریخ شهادت: 1362/11/23

محل شهادت : آبادان

گلزار شهید : گلزار شهدای آبادان

 

 

 

🌸 شادی روح شهید صلواتی هدیه کنیم



برگرفته شده از shohada-ben.blog.ir

🌹شهیده شیرین جان درعلی بنی


نام پدر:غلامعلی

تاریخ تولد: 1304/04/04

محل تولد : شهر بن

تاریخ شهادت: 1362/11/23

محل شهادت : آبادان

گلزار شهید : گلزار شهدای آبادان

 

 

 

🌸 شادی روح شهید صلواتی هدیه کنیم



برگرفته شده از shohada-ben.blog.ir

🌹شهیده شیرین جان درعلی بنی


نام پدر:غلامعلی

تاریخ تولد: 1304/04/04

محل تولد : شهر بن

تاریخ شهادت: 1362/11/23

محل شهادت : آبادان

گلزار شهید : گلزار شهدای آبادان

 

 

 

🌸 شادی روح شهید صلواتی هدیه کنیم



برگرفته شده از shohada-ben.blog.ir
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۰۱ ، ۲۰:۱۸
جعفر نادری بنی

 

 

رزمنده ای که عکسش در کشور معروف شد و در مراسم ها و مناسبت های مختلف مثل هفته دفاع مقدس و هفته بسیج به صورت بنر در مکان های مختلف استفاده می شود،ولی کمتر کسی می داند اهل کجاست وگمنام مانده است، هنوز در قید حیات است و مردم شهرستان بن از توابع چهارمحال و بختیاری با داشتن این یادگار جنگ تحمیلی به خود می بالند.


پیرمرد رزمنده حاج علیقلی علی بیگی بنی (که مردم او را در زادگاهش به نام «علیقلی همت» می شناسند) فرزند میرزاجان متولد 1312ساکن( شهرستان بن)


بنده طی سه دوره، یکی در سال 1360 عملیات فتح المبین،سال 1362 عملیات خیبر و در سال 1365 عملیات کربلای پنج در دفاع مقدس حضور داشته است و داری 25 درصد جانبازی هستم.


این یادگار جبهه های حق علیه باطل در مورد تصویر معروفش که بر جلد کتاب های دبستان هم زیاد چاپ شده است ادامه داد: « در عملیات خیبر سال 62 در جزیره مجنون سوار بر قایق بودیم که یک خبرنگار نیز با ما بود که این عکس را از ما گرفت .

وی می گوید: سال 1371 که امام خامنه ای(مد ظله العالی)به استان ما سفر کردند سراغ بنده را گرفته بودند و گفته بودند به این رزمنده بگویید بیاید پیش من ، من هم به حضور او رفتم وقتی من در کنار ایشان بودم از ما خیلی عکس گرفتند .که یک نمونه از آن عکسها را خودم داشتم که چند سال پیش به یکی از اقوام که در اصفهان ساکن هست هدیه دادم
حاج علیقلی می گوید: سفر حج عمره مشرف شده است ولی خیلی دوست دارد سفر حج تمتع برود و چند سال هم هست که نام نویسی کرده است و تا حالا چندین بار هم اسمش در آمده است ولی به علت مشکل جسمی و کهولت سن به او اجازه سفر به حج تمتع را نمی دهند که این آرزو همچنان در دل او مانده است.

 

داستان این پنج نفر مربوط به یکی از خاطره انگیز ترین عکس های دوران دفاع مقدس است که در آن پیرمرد هفتاد ساله ای در کنار چهار نوجوان٬ سوار بر قایق عازم عملیات خیبر هستند؛ ناصر اکبرپور خبرنگار خبرگزاری صدا و سیمای مرکز چهارمحال و بختیاری برای نخستین بار این پنج نفر را پس از ۳۵ سال از لحظه ثبت عکس دور هم جمع کرد.

این عکس که به مناسبت های گوناگون در شهرهای سراسر کشور بر دیوارها نقش بسته است، در گذشته بر روی جلد کتاب های دبستان هم بود و اکنون این جانبازان بسیجی که حتی از زنده بودن یکدیگر اطلاعی نداشتند، در شهر بن زادگاه پیرمرد در هفته بسیج یکبار دیگر به هم رسیدند تا خاطرات جنگ زنده شود.

نوجوانان ۱۴ تا ۱۷ سال در قاب عکس که حالا به دوره میانسالی رسیدند، در لحظه دیدار به راحتی پیرمرد معروف عکس را شناختند، اما این موضوع برای حاج علیقلی علی بیگی کمی دشوار بود.

خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما توانست این جانبازان بسیجی را که همگی اهل چهارمحال و بختیاری اما ساکن استان های کردستان٬ فارس٬ اصفهان و شهر بلداجی بودند، در یک روز گرد هم آورد و عکس سال ۶۲ را یکبار دیگر در سال ۹۷ بازنمایی کرد.

این عکس معروف را سعید صادقی ثبت کرد اما ناگفته های آن مهمتر از خود عکس است، چرا که این بسیجیان نخستین رزمندگانی بودند که با حمله به قلب دشمن بعثی در دجله وضو گرفتند.

این خبر در سال ۶۲ از سوی مرحوم حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه تهران به اطلاع مردم رسید و موجب شادی و بازگشت امید به کشور شد.

این جانبازان بسیجی پس از جنگ به زندگی عادی بازگشتند و هم اکنون حاج علیقلی با بیش از ۱۰۰ سال عمر همچنان مشغول کشاورزی، آقای نیازی بازنشسته سپاه، آقای رضاقلی ایدر در شغل مغازه داری خوار و بار، آقای حسینی راننده لودر شهرداری بلداجی و آقای صفیان جوشکار است.

این رزمندگان بسیجی می گویند خودشان در گمنامی، اما عکسشان همیشه معروف بوده و کسی فکر نمی کرده است که این رزمندگان زنده باشند.

 

 

 

 

رزمندگان عکس معروف بعد از مدت ها در کنار هم سال 1397

 

 

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۹ ، ۱۸:۱۵
جعفر نادری بنی

 

زندگی نامه شهید محمدرضا داودی بنی :

شهید محمدرضا داودی فرزند رحمان ، در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد و یک زندگی مذهبی داشت . ایشان از کوچکی درکنارپدر و برادرانش به کار کشاورزی مشغول بودند ، تا اینکه وارد مدرسه شدند و تا پنجم ابتدائی در شهر بن مشغول تحصیل بودند و در هر پنج سال ابتدائی با معدلی بالا و بدون تجدیدی قبول می شدند.

چون از استعداد خوبی برخوردار بودند و در سال سوم و چهارم و پنجم در کلاس های قرآن وکلاس های عقیدتی شرکت می کردند و مطالب را از اساتید کسب می کردند. چون علاقه عجیبی به قرآن و مسائل اسلامی و سرود داشتند و در اوقات فراغت کمک به پدر و مادر می کرد و در ایام تعطیلات و در سه ماهه تابستان به کار کشاورزی مشغول بودند و دوران تحصیلات ابتدائی بدین صورت پایان یافت.

و وارد دوران راهنمائی شدند و در مدرسه راهنمائی ابن سینا بن مشغول تحصیل شدند و در هرسال بدون تجدیدی قبول شدند . در این دوران هم در ایام تعطیلات در کنار پدر بکار کشاورزی مشغول می شد. و هنگامیکه در شهر بن واحد بسیج تشکیل شد ، در بسیج شرکت نمودند و در این دوران که هنوز سن بلوغ نرسیده بود نماز خود را می خواند و درمجالس دینی در ماه محرم و رمضان شرکت می نمود و در سال سوم راهنمائی به علت پیشرفت در اموردرسی در اردوئی که به همین مناسبت در نظر گرفته شده بود شرکت کرد. و در انجمن اسلامی فعالیت بسیاری داشت و دوران راهنمائی را به اتمام رساند و وارد دوران دبیرستان شدند.

سال اول چندین ماه مشغول به درس بودند و در امتحانات ثلث اول نیز شرکت کردند و بعداز امتحانات عازم جبهه شدند و مدتی در جبهه بودند تا اینکه در عملیات والفجر 3 شرکت کردند.و از ناحیه سر مجروح شدند و به شهر بن بازگشتند و بعداز 10 روز دوباره عازم جبهه شدند که مستقیماًٌ در عملیات والفجر 4 شرکت نمودند و موقعی که برگشتند فقط یک ماه از سال تحصیلی باقی مانده بود که شبانه روز مشغول تحصیل شدند. که امتحانات ثلث سوم شروع شد و ایشان به علت اینکه از درس عقب مانده بودند در شهریورماه قبول شدند و در طرح کاد هم فعالیت زیادی داشتند. و در بهداری شهربن مشغول فعالیت بودند و چون پدرش عمل جراحی کرده بود و نمی توانست کارکند ایشان هم درس می خواند و هم کارکشاورزی را ادامه می داد.

تا اینکه در سال دوم دبیرستان مشغول درس شدند که مدت 2 ماه درس خواندند و دوباره عازم جبهه شدند و حدود 4 ماه در جبهه بودند که بعداز 12 روز مرخصی این بار آخر بود که با همه خداحافظی کردند و عازم شدند که در اصفهان نیز آموزشهای شنا را هم دیده بودند و به سوی جبهه روانه شدند.

خصوصیات شهید:

ایشان فردی بودند آرام و مودب و سربه زیر و خوش اخلاق . از استعداد سرشاری برخوردار بودند .ایمان فراوانی به اسلام و انقلاب داشتند. به امام خیلی علاقه داشتند و درمانورهائی که از طرف بسیج برگزار می شد لبیک می گفتند و حضور فعال داشتند . به پدر و مادر خیلی کمک می کردند . دفعه آخر که می خواستند به جبهه بروند هرچه اصرارکردیم که این دفعه صبرکنند و پدرتان برود گفت می روم و برمی گردم بعد پدر برود . تا اینکه در روز22 اسفند ماه به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

امیدواریم که خداوند این قربانی را از این خانواده قبول کند و اورا با شهدای کربلا محشور گرداند.


برادردیگر شهید محمدرضا به نام سبزعلی نیز شهید شده است.

به امید پیروزی رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل.

روحش شاد و یادش گرامی

 

 وصیت نامه شهید محمدرضا داودی بنی:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

«قل ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین»

(بگوپیامبر همانا نماز من ، زندگی من، خواب من، و خوراک من و همه کارهای من برای خداست)

با درود و سلام فراوان به امام زمان(عج) منجی عالم بشریت و نائب برحقش امام خمینی ابراهیم زمان ، بت شکن قهرمان و با درود و سلام فراوان به امت مسلمان و همیشه در صحنه عزیزایران بخصوص خانواده های معظم شهدا ، مفقودین ، اسرا و مجروحین و معلولین . و با درود و سلام بیکران به آن دلیرمردان که در راه خدا فداکاری می کنند ، وصیت نامه خود را آغاز می کنم.

من اکنون که از این دنیای فانی دست کشیدم و می خواهم بسوی آسمانها همانند کبوتران آزاد پرواز کنم، قلم را در دست می گیرم و چند مطالبی با شما برادران و خواهران عزیزدارم ، روی کاغذ می آورم.

حرکت بسوی خدای بزرگ از آنجائی که خداوند برما منت نهاد و انسان را در راه خودش همانا راه فی سبیل الله دعوت می کند دلم می خواهد تا آنجائی که توان نیرو در بدن دارم در راهش خدمت کنم . از شوق رفتن در راه قدم گذاشتن و در آن زمان زبان انسان بند می آید و کلمه ها را تکرار می کند و نمی توانم مقام این راه را درست بیان کنم . امام می فرماید من خدمتگزار شما هستم پس ما چه کنیم.

ای امت مسلمان و قهرمان ایران شما را به خدا قسم می دهم که از راه امام خارج نشوید و همیشه یارویاور ایشان باشید .آری امت مسلمان به شما عزیزان بگویم که من نه بخاطراینکه از این دنیا سیر شده ام ، می خواهم بروم  نه هرگز، فقط و فقط هدف من بخاطر این است که به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان امام عزیز لبیک بگویم. و بسوی جبهه های نورعلیه ظلمت اعزام شده ام تا اینکه شاید بتوانم برای دین اسلام خدمت کنم

 و تنها وصیت من هم بشما آن است که یار و یاور امام باشید و مساجد را حفظ کنید و در دعاهای کمیل و توسل شرکت کنید، و نگذارید منافقان ضربه ای به انقلاب بزنند که انقلاب بوسیله هزاران خون شهید و جانباز بدست شما رسیده است. و از آمدن فرزندانتان به جبهه جلوگیری نکنید ، بلکه آنها را تشویق نمائید.

ای برادران عزیز هوشیار و فداکارباشید .برنفس خودغلبه کنید تا این که دشمن برشما غلبه نکند.

پیام من به خواهران این است که مانند حضرت زینب(س) باشند و حجاب اسلامی و عفت کامل خود را حفظ کنید و همیشه دعاگوی امام و رزمندگان باشید .

پیام من به دانش آموزان این است که ای برادران و ای شاگردان امام صادق(ع) سنگرمدرسه را حفظ کنید و قلم های خود را به اسلحه تبدیل کنید و اگر نمی توانید به جبهه بروید ، سنگرمدرسه را حفظ کنید.

و ای دوستان و برادران گرامی از شما می خواهم که نگذارید اسلحه خونین برادرانی که برروی زمین می افتند برروی زمین بماند ، بلکه قیام کنید و اسلحه خونین آنها را بردوش بکشید که آنها خود رفتند و بار سنگین را بردوش شما عزیزان واگذار کردند.

و چندکلام وصیتی با شما خانوادة خودم ، پدر و مادر ، برادرانم و خواهرانم ، قوم و خویشان ، سلام علیکم ، امیدوارم که مرا حلال کنید و ببخشید این سفری است که برگشت در آن وجود ندارد ، سفری است بسوی الله ، ازشما می خواهم که ناراحت نباشید و در شهادت من گریه و زاری نکنید ، انسان باید روزی از این دنیا برود و چه بهتر که با افتخار باشد .کاش هزاران جان خداوند به من می داد تا در راهش نثارکنم .

آرزوی من تنها در این دنیا این بود که اولا: اسلام را یاری کنم و دوما: خداوند از عمر من بکاهد و برعمر رهبر بیفزاید.

پس ای پدر و مادرمهربانم ، من از خداوند یک عیدی کوچک می خواهم که اگر نصیبم کرد و من حقیر را جزو شهیدان قرارداد ناراحت نباشید و صبرو بردباری خود را حفظ کنید و بر این شهادت افتخار کنید.

ای پدر و مادرم نکند در تشییع جنازه من گریه کنید و امام امت را ناراحت و دشمنان را شاد نمائید.

از شما می خواهم که مرا به بزرگی خودتان ببخشید ، چون کاری را که می بایست انجام بدهم ، ندادم و از این خواهرانم می خواهم همانند زینب(س) استوار باشند و همیشه گوش به فرمان امام باشند .

و از برادرانم می خواهم که نگذارید اسلحه خونین من روی زمین بماند.

 و تنها وصیت من به شما این است که جنازه مرا در کنار پسرخاله ام به خاک بسپارید و در حین تشییع جنازه دست مرا از تابوت بیرون بگذارید تا این مردم ببینند من از این دنیا می روم و هیچ چیز به غیراز یک کفن که همان لباس رزم است با خود نمی برم تا به مال و ثروت های این دنیا دل نبندند و اجازه بدهید که مرا همسنگرانم به خاک بسپارند .

دیگر عرضی ندارم ، دیدار همگی تا روزقیامت.

من شهیدم شاهدظلمی عظیم

                          میهمانم پیش رزاق کریم

چون شهادت را به دل میخواستم

                        زین جهت خود را به آن آراستم

من درجوانی زدنیا سیرشدم

                      صورتم گرچه جوان است ولی پیرشدم

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۹ ، ۱۳:۰۹
جعفر نادری بنی

 

 

زندگی نامه شهید رحمت الله نادری بنی

شهیدرحمت الله نادری بنی فرزند فرهاد در سال 1341 در شهر بن و درخانواده ای متدین و زحمت کش دیده به جهان گشود. ازهمان دوران کودکی فردی صبور و آرام بود و متانت خاصی در رفتارش مشاهده می شد.

به فرایض دینی اهمیت زیادی می داد و مقید به انجام دادن احکام دین بود. پس از اتمام تحصیلات دوره ی ابتدائی در شهر بن ، به همراه  خانواده عازم اصفهان شد. در اصفهان روزها کار می کرد و شب هابه تحصیل در مدرسه شبانه مشغول بود. پس از دوسال به همراه خانواده به زادگاهش بازگشت.

دردوران انقلاب حضوری فعال در جلسات سیاسی، مذهبی و راهپیمائی ها و تظاهرات ها داشت. نسبت به انقلاب بسیار دلسوز بود.

وی در اوایل جنگ به خدمت مقدس سربازی اعزام گردید. او که برای دفاع ازخاک وطن اسلامی اش سراز پا نمی شناخت ، پس از چند ماه خدمت در نیروی هوایی اصفهان ، چندبار به صورت مکتوب، درخواست انتقال به نیروی زمینی را نمود.

سرانجام در پی این درخواست ها ، از اصفهان به مناطق آبادان و ماهشهر اعزام گردید .و حدود پنج ماه ، دلیرانه در نبرد حق علیه باطل شرکت نمود، تا این که در بیست و یکم شهریورماه سال 1360 در سن بیست سالگی از ناحیه سرمورد اصابت ترکش خمپاره های دشمن بعثی قرارگرفت و روح پاکش ، مشتاقانه به سوی معبود پرکشید.

 

وصیت نامه شهید رحمت الله نادری بنی

 

«بسم الله الرحمن الرحیم»

 

این وصیت نامه را در مورخه 18/2/60 در قرارگاه پاسداری مهرآباد برای جبهه نوشتم و ساعت هفت و نیم شب این وصیت نامه را لازم دانستم که بنویسم، چون نزدیک است هجرت کنم ، عشق عجیبی درمن بوجود آمده است.

به طرف دزفول حرکت می کنیم ، عشق رفتن به جبهه دارم. ولی حس می کنم شما حرف های مرا باور نکنید ، ولی پدر و مادر برای رسیدن به حقیقت باید به جبهه برویم و به خاطر همین حرکت کردیم. ما پنج نفر بودیم که داوطلب شدیم که به جبهه برویم. چون فکر می کنیم اگرسربازی تمام شود و دنبال این عشق نرویم ، خداوند ما دوست نخواهد داشت و در رختخواب خواهیم مرد.

ولی پدرومادر درشهادت ، مرگ نیست ، زندگی است. و شما برای من غصه نخورید، برادرهایم جای مرا خواهند گرفت. آخرما چند تا برادر هستیم وحقش است که یکی از ما به جبهه برویم.

شما پدرومادر درنماز برای من از خداوند تقاضا و دعا کنید که ما با فکر عمل کنیم و عقب گرد نداشته باشیم. مرا حلال کنید. پدر و مادر برای من خیلی زحمت کشیدید ، مرا ببخشید ، اگر در کسی عشقی بوجود آمد دیگر نمی تواند صبر کند و باید برود.

مادراگرشهیدشدم، گریه نکن و یک شمع روشن کن و من راضی نیستم که گریه کنی . حیف که برادرم اسدالله را ندیدم که خداحافظی کنم.وقتی که آمد و من شهید شدم به او بگوئید غصه نخورد.

من چیزی ندارم که به شما هدیه کنم ولی عکسم را به خانواده هدیه می کنم که به آن خیلی علاقه دارم. اگر شهیدشدم نوار سبزی دور آن بکشید و قرمزبزنید.

راستی برادرنعمت االه یادم نمی رود که در باغ به تو گفتم که می خواهم به جبهه بروم و درنامه هم برایت نوشتم. حالا من می روم اگر برگشتم که هیچ ، ولی اگرشهیدشدم به فضل الله ، عزیزالله، و حجت الله آموزش نظامی یادبده ، چون که امروز اسلام لازم دارد و به خواهربزرگم بگو خاطراتم را خوب نگه دارد و رازدار باشد.

در ضمن به علیرضا اسلحه یاد بدهید ، باید بچه ها همه آماده باشند. اگرامام حکم جهاد بدهد، گوش به فرمان امام باشید چون پیروزی ازآن امام است. والسلام

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۹ ، ۱۲:۵۹
جعفر نادری بنی

 

 

🌹 شهید رضا نادری

نام پدر: احمد

تاریخ تولد: 1344

محل تولد: تهران

تاریخ شهادت: 1365

عملیات شهادت:

محل شهادت : چم هندی

گلزار شهید : گلزار شهدای چیذر


🌸 شادی روح شهید صلواتی هدیه کنیم

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۹ ، ۱۲:۱۲
جعفر نادری بنی

 

🔸 تنها بانوی رزمنده و جانباز استان چهارمحال و بختیاری

 

نام : حاجیه خانم نازبیگم حسین میرزایی بنی
نام پدر: علی جان
تاریخ تولد : ۱۳۰۴/۰۲/۱۲
محل تولد : بن

 

مرحومه حاجیه نازبیگم حسین میرزایی بنی فرزند علیجان، امدادگر شجاع و جانباز 25 درصد، تنها بانوی رزمنده استان چهارمحال و بختیاری در سال های دفاع مقدس است.

8 سال دفاع مقدس اگر چه روایت مردان شجاعی است که دلیرانه جنگیدند اما حدیث ایثار و استقامت زنان با ایمانی هم هست که در جیهه های نبرد حماسه آفریدند.

شیرزنانی که از صبوری و شهامت حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) درس گرفته و دوشادوش رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل، فریاد «هَل مِن ناصر یَنصُرنی» رهبر خویش را لبیک گفتند و ان شاء الله مشمول «... وَ فَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیماً» (سوره مبارکه نساء/ آیه 95) خواهند بود.

همان ها که حدیث ایثار و استقامتشان را نه با قلم و کاغذ، که با جان و دل باید نوشت و سرود .... 

مرحومه حاجیه نازبیگم حسین میرزایی بنی فرزند علیجان، رزمنده شجاع 8 سال دفاع مقدس در تاریخ 2 اردیبهشت ماه 1304 در خانواده ای مذهبی در شهر بن از توابع استان چهارمحال و بختیاری به دنیا آمد.

وی، از همان کودکی در هر مراسمی که نامی از امام حسین (ع) برده می شد حضور داشت، عشق و علاقه به سرور و سالار شهیدان (ع) در وجودش ریشه دوانده بود.  مرحومه حسین میرزایی در سن هجده سالگی با فردی به نام نصرالله سلیمی از همشهریان خود ازدواج کرد.  او به عنوان بانویی مؤمنه، باتقوا و دلسوز، علاوه بر اهتمام به نماز، قرائت قرآن و تهجد، همواره در پی رسیدگی به امور فقرا و نیازمندان و محل رجوع بانوان و خانواده ها برای حل مشکلات شان بود.

علاوه بر عشق به امام حسین (ع)، عشق به ولی فقیه زمان، امام خمینی (ره) نیز انگیزه ای شد تا این بانوی مؤمنه در تظاهرات، راهپیمایی ها و مبارزات قبل از پیروزی انقلاب اسلامی علیه رژیم شاهنشاهی پهلوی حضور و نقش فعال و موثری داشته باشد. 

همسر مرحومه حسین میرزایی (مرحوم نصرالله سلیمی) در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 و بعد از سه سال رنج بیماری از دنیا رفت و او را که فرزندی هم نداشت، تنها گذاشت.

با آغاز جنگ تحمیلی در سال 1359، این بانوی ایثارگر که سختی های زندگی از او زنی مقاوم و صبور ساخته بود، با جمع آوری کمک های مردمی به پشتیبانی از جبهه ها پرداخت تا اینکه در تاریخ 18 فروردین ماه 1361 به عنوان امدادگر عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل در جنوب کشور شد.

اخلاص و شوق این بانوی ولایتمدار در کمک به رزمندگان در حدی بود که با فروش منزل مسکونی خود، یک دستگاه آمبولانس خرید و برای کمک به مجروحین به جبهه ها فرستاد.

این بانوی رزمنده اگر چه فرزندی نداشت اما رزمندگان و مجروحین در بیمارستان های شوش، اهواز و سوسنگرد و مراکز درمان صحرایی جبهه ها، او را به عنوان مادری دلسوز می شناختند. وجود این بانوی امدادگر آن روزها باعث شده بود تا مجروحین جنگی، طعم داشتن مادری دلسوز را بچشند و در لوای مهر و محبت او به درمان و سلامتی برسند.

این بانوی مقاوم و استوار و مومنه در سال ۱۳۵۹ به عنوان امدادگر عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و در سال ۱۳۶۱ در اثر بمباران شیمیایی در حال امداد رسانی به مجروحین از ناحیه سر ، چشم چپ و پهلو به درجه رفیع جانبازی نائل آمد.
این بانوی رزمنده در تاریخ ۱۳۷۵/۰۴/۲۸ در زادگاهش شهر بن دیده از جهان فرو بست.

 

 

✳️ آیا می دانید؟ جانباز سرافراز مرحومه حاجیه خانم نازبیگم حسین میرزائی تنها بانوی رزمنده و جانباز استان چهارمحال بختیاری در دفاع مقدس بود.

✳️ آیا می دانید؟ این شیرزن هشت سال تمام در جبهه ها به عنوان امدادگر به رزمندگان خدمت کرد.

✳️آیا می دانید؟ این رزمنده زن هم با جان و هم با مال خود به جبهه خدمت کرد که تمام دارایی خود و حتی خانه خود را فروخت و با خرید آمبولانس و اهدا آن به جبهه جانانه در این راه قدم گذاشت  و تا آخر ، عمر خود را بعد از اتمام جنگ در خانه سالمندان سپری نمود.

✳️آیا می دانید؟ این بانوی شجاع به افتخار جانبازی 25 درصد نائل آمد.

 

✳️ محمد صادقیان از دیار چناران استان خراسان رضوی یکی از مجروحین و جانبازان دفاع مقدس که زندگی خویش را مدیون این مادر مهربان می داند، می گوید:

« در تاریخ 2/ 10/ 61 مجروح شدم و به بیمارستان جندی شاپور اهواز منتقل و تحت مداوا قرار گرفتم.
در حال بیهوشی و در حالتی مثل خواب و رویا، احساس کردم مادرم کنارم نشسته و با پنبه ای صورت خون آلودم را پاک می کند.
دائم می گفتم: مادر زحمت نکش، خودم صورتم را می شویم.
وقتی به هوش آمدم، خانمی را بالای سرم دیدم که اشک می ریخت و دعا می خواند و صورتم را پاک می کرد،
احساس کردم مادرم کنارم نشسته.
پرسیدم: خانم! شما کی هستی؟
اینجا چه کار می کنی؟
من خواب دیدم مادر خودم صورتم را تمیز می کند، شما دارید زحمت می کشید؟
گفت: من هم مادر توام. من فرزندی ندارم مرا به مادری قبول کن.
من هم گفتم: شما مادر من باش. من نوکری شما را می کنم.
بعداً متوجه شدم ایشان تمام وقت، زندگی و پول خود را صرف جبهه های جنگ کرده است و حتی بعد از جنگ هم به ایشان سر می زدم. »

🌹 این مادر مهربان کسی نبود جز نازبیگم حسین میرزائی بنی امدادگر جبهه  در هشت سال دفاع مقدس

 

✳️ روح‌الله حسین میرزائی از بستگان مرحوم  حاجیه خانم نازبیگم حسین میرزائی به خاطر می‌آورد:

«با وجود وضعیت جسمانی نازبیگم، جلسات روضه و دعای ماه محرم هم‌چنان ادامه داشت. حتی گاهی مرا به منزل دعوت می‌کرد تا برایش روضه‌ امام حسین (ع) بخوانم. هر وقت مادر و پدرم به منزل حاج خانم می‌رفتند، پیغام می‌داد:
-به روح‌الله بگویید بیاید روضه‌ امام حسین (ع) را بخواند.
وقتی روضه را شروع می‌کردم به حدی گریه می‌کرد که خودم هم شروع میکردم به گریه کردن.»
این عشق و ارادت به امام حسین (ع) تا پایان زندگی زبان‌زد همه بود.

تا این‌که در بیستم تیر سال 1375 نازبیگم از بین‌مان رفت تا همه را در غم از دست دادن مادر فرو ببرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۹ ، ۱۱:۲۰
جعفر نادری بنی

 

🌹 شهید فرشاد هاشمی بنی

نام پدر: حسینقلی

تاریخ تولد:1347/06/30

محل تولد: تهران

تاریخ شهادت: 1366/12/20

عملیات شهادت:

محل شهادت : جنوب

گلزار شهید : گلزار شهدای کرج


🌸 شادی روح شهید صلواتی هدیه کنیم

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۹ ، ۱۰:۱۶
جعفر نادری بنی

 

🌹 شهید حمیدرضا علی بیگی بنی

نام پدر: ابوالقاسم

تاریخ تولد: 1344/02/03

تاریخ شهادت: 1367/01/18

عملیات شهادت:

محل شهادت : جنوب

گلزار شهید : گلزار شهدای دهبارز-بندرعباس


🌸 شادی روح شهید صلواتی هدیه کنیم



برگرفته شده از shohada-ben.blog.ir

🌹 شهید حمیدرضا علی بیگی بنی

نام پدر: ابوالقاسم

تاریخ تولد: 1344/02/03

تاریخ شهادت: 1367/01/18

عملیات شهادت:

محل شهادت : جنوب

گلزار شهید : گلزار شهدای دهبارز-بندرعباس


🌸 شادی روح شهید صلواتی هدیه کنیم



برگرفته شده از shohada-ben.blog.ir

🌹 شهید علی اصغر علی بیگی بنی

نام پد: محمدعلی

تاریخ تولد: 1343/12/24

محل تولد: ری

تاریخ شهادت: 1363/03/06

عملیات شهادت:

محل شهادت : جزیره مجنون

گلزار شهید : گلزار شهدای تهران

 


🌸 شادی روح شهید صلواتی هدیه کنیم

 

 

 

 

 

 

🌹 شهید حمیدرضا علی بیگی بنی

نام پدر: ابوالقاسم

تاریخ تولد: 1344/02/03

تاریخ شهادت: 1367/01/18

عملیات شهادت:

محل شهادت : جنوب

گلزار شهید : گلزار شهدای دهبارز-بندرعباس


🌸 شادی روح شهید صلواتی هدیه کنیم



برگرفته شده از shohada-ben.blog.ir
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۹ ، ۱۰:۱۱
جعفر نادری بنی

 

🌹 شهید حمیدرضا علی بیگی بنی

نام پدر: ابوالقاسم

تاریخ تولد: 1344/02/03

تاریخ شهادت: 1367/01/18

عملیات شهادت:

محل شهادت : جنوب

گلزار شهید : گلزار شهدای دهبارز-بندرعباس


🌸 شادی روح شهید صلواتی هدیه کنیم

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۹ ، ۱۸:۴۸
جعفر نادری بنی

 

🌹 شهید سید قاسم مرتضوی بنی

نام پدر: محمود

تاریخ تولد: 1344/06/15

تاریخ شهادت: 1361/05/03

عملیات شهادت: رمضان

محل شهادت : جنوب

گلزار شهید : گلزار شهدای نجف آباد


🌸 شادی روح شهید صلواتی هدیه کنیم

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۹ ، ۱۸:۰۵
جعفر نادری بنی

 

🌹 شهید محمدرضا ریاحی بنی

نام پدر: ابوالقاسم

تاریخ تولد: 1341/06/27

تاریخ شهادت: 1362/05/15

عملیات شهادت:

محل شهادت : حاج عمران

گلزار شهید :


🌸 شادی روح شهید صلواتی هدیه کنیم

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۹ ، ۱۶:۳۸
جعفر نادری بنی

 

🌹 شهید قاسم حیدری بنی

نام پدر: عبدالله

تاریخ تولد: 1344/05/10

محل تولد: بن

تاریخ شهادت: 1361/04/23

عملیات شهادت: رمضان

محل شهادت : بصره

گلزار شهید : گلزار شهدای چم گردان


🌸 شادی روح شهید صلواتی هدیه کنیم

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۹ ، ۱۶:۳۲
جعفر نادری بنی

 

🌹 شهید فردین داوودی بنی

نام پدر: حاجی بابا

تاریخ تولد: 1340/08/09

تاریخ شهادت: 1361/02/02

عملیات شهادت:

محل شهادت : سر پل ذهاب

گلزار شهید : گلزار شهدای شاهین شهر


🌸 شادی روح شهید صلواتی هدیه کنیم

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۹ ، ۱۶:۱۶
جعفر نادری بنی

 

🌹 شهید علی سلیمی بنی

نام پدر: اسماعیل

تاریخ تولد: 1345

تاریخ شهادت: 1366/04/06

عملیات شهادت: نصر 4

محل شهادت : منطقه ماووت

گلزار شهید : گلزار شهدای تهران


🌸 شادی روح شهید صلواتی هدیه کنیم

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۹ ، ۱۶:۱۰
جعفر نادری بنی

 

🌹 شهید علیرضا حیدری بنی

نام پدر: رجبعلی

تاریخ تولد: 1341/01/18

محل تولد : شهر بن

تاریخ شهادت: 1361/02/10

عملیات شهادت:

محل شهادت : جاده اهواز - خرمشهر

گلزار شهید : گلزار شهدای چمگردان


🌸 شادی روح شهید صلواتی هدیه کنیم

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۹ ، ۱۱:۲۶
جعفر نادری بنی

 

 

🌹 شهید علیار سلیمی بنی

نام پدر: بهرام

تاریخ تولد: 1342/05/15

تاریخ شهادت: 1362/05/02

عملیات شهادت: والفجر 2

محل شهادت : غرب

گلزار شهید : گلزار شهدای نجف آباد


🌸 شادی روح شهید صلواتی هدیه کنیم

 

 

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۹ ، ۱۱:۱۴
جعفر نادری بنی

 

🌹 شهید سعید سلیمی بنی

نام پدر: عوض

تاریخ تولد: 1343/03/20

تاریخ شهادت: 1363/12/21

عملیات شهادت: بدر

محل شهادت : جنوب

گلزار شهید : گلزار شهدای رهنان


🌸 شادی روح شهید صلواتی هدیه کنیم

 

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۹ ، ۱۰:۳۲
جعفر نادری بنی

 

🌹 شهید پرویز داوودی بنی

نام پدر: امیرآقا

تاریخ تولد:1344/03/01

تاریخ شهادت:1362/01/21

عملیات شهادت:والفجر8

محل شهادت : فاو

گلزار شهید : گلزار شهدای شاهین شهر

 


🌸 شادی روح شهید صلواتی هدیه کنیم

 

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۹ ، ۱۰:۰۳
جعفر نادری بنی

 

🌹 شهید مهدی حیدری بنی

نام پدر: امام قلی

تاریخ تولد:1341/11/10

محل تولد : شهر بن

تاریخ شهادت:1364/11/26

عملیات شهادت:والفجر 8

محل شهادت : فاو

گلزار شهید : گلزار شهدای اصفهان


🌸 شادی روح شهید صلواتی هدیه کنیم

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۹ ، ۱۹:۲۹
جعفر نادری بنی

 

 

🌹 شهید نورالله امانی بنی

نام پدر:حسین

تاریخ تولد: 1348/03/12

تاریخ شهادت:1365/10/04

عملیات شهادت:کربلای 4

محل شهادت : جنوب

گلزار شهید : گلزار شهدای اصفهان


🌸 شادی روح شهید صلواتی هدیه کنیم

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۹ ، ۱۹:۲۱
جعفر نادری بنی