شهدای شهر بن

کاش بودم با شما ، ای شهدای شهر مـن

شهدای شهر بن

کاش بودم با شما ، ای شهدای شهر مـن

شهدای شهر بن

این وبگاه جهت معرفی شهدای شهر بن در استان چهارمحال و بختیاری طراحی شده است.
امیدواریم مورد رضایت شهدا قرار بگیرد.

خانواده های شهدا می توانند مطالب و عکس های شهدای خود را جهت درج در این وبگاه از طریق آدرس :
(شهر بن - خیابان ملت ، کافی نت شهر بن - شهر من ) به دست ما برسانند.

یا در صورت توان به این آیدی در تلگرام ben_man@ بفرستند.


کاربران می توانند اطلاعات شهید موردنظر را در قسمت راست وب در بخش طبقه بندی موضوعی و نام خانوادگی شهید مورد نظر جستجو نمایند.

اگراطلاعات جدیدی از یک شهید به دست ما برسد پست مربوط به آن شهید به روزرسانی می شود و در صفحه اصلی قرارمی گیرد.

آدرس کانال شهر بن در روبیکا و تلگرام beneman@

آخرین نظرات
  • ۱۸ بهمن ۹۹، ۱۵:۰۱ - امیرحسین احمدی
    👍👍💗
نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ریاحی» ثبت شده است

 

🌹 شهید محمدرضا ریاحی بنی

نام پدر: ابوالقاسم

تاریخ تولد: 1341/06/27

تاریخ شهادت: 1362/05/15

عملیات شهادت:

محل شهادت : حاج عمران

گلزار شهید :


🌸 شادی روح شهید صلواتی هدیه کنیم

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۹ ، ۱۶:۳۸
جعفر نادری بنی


زندگی نامه شهبد حجت الله ریاحی بنی


شهید حجت الله ریاحی بنی در تاریخ دوم آبان ماه سال 1343در شهر بن متولدگردید.پدرش یکی از ذاکرین امام حسین(ع) و از تعزیه خوانان معروف منطقه بود.

او ازهمان کودکی با یاد و نام اباعبدالله(ع) آشنا بود و اغلب در تعزیه خوانی به همراه پدر بود و نقش کودکان امام حسین (ع) را ایفا می نمود.

در دوران انقلاب نیز درتمام صحنه های انقلاب حضوری پرشور و فعال داشت. پس از اتمام دوره دبیرستان وارد دانشگاه تربیت معلم شد. اما درآرزوی خویش به جنگ و جبهه می اندیشید.

به غربت مولایش حسین(ع) فکرمی کرد و حضور در صحنه ی نبرد را پاسخی به ندای «هل من ناصر) او می دانست.به همین دلیل در دوران جنگ تحمیلی حضوری مداوم و فعال در جبهه داشت.

 تا آن که درتاریخ بیست و چهارم شهریورماه سال 1362 ، درمنطقه ی «کوشک» به درجه رفیع شهادت نایل گشت و به خیل شهدا پیوست.


فرازی از وصیت نامه شهیدحجت الله ریاحی بنی


بسم الله الرحمن الرحیم

(وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ)


لااله الاالله ، محمدرسول الله، علی ولی الله

بادرود و سلام فراوان به محضر مبارک مهدی موعود(عج) و نائب برحقش امام امت خمینی بت شکن و امت شهید پرور ایران.

من حجت الله ریاحی برحسب وظیفه شرعی که امام امت و ابراهیم زمان دستور فرمود اند که رفتن به جبهه واجب کفائی است ، من وظیفه شرعی خود دانستم که به یاری اسلام بشتابم .

امیدوارم که ان شاالله به زودی حق بر باطل پیروز شود و نور جای ظلمت را درجهان پرکند . و ابرجنایتکاران شرق و غرب به دست مستضعفان به وعده قرآن سرنگون و حکومت از آن مستضعفان جهان گردد.

ای ملتی که اکنون به این وصیت نامه من گوش می دهید توجه کنید که اگر لحظه ای گوش به فرمان رهبر عزیز نباشید و غفلت بورزید ، دیگر کار تمام است. شما مسئول و موظف هستید که راه شهیدان را ادامه دهید و بدانید که پیروزی با شماست.

ای ملت مسلمان بدانید که شهیدان خدا ، زنده اند و همیشه شاهد براعمال شما هستند. شما مسئول هستید که نگذارید خون شهدا پایمال بشود.

پس ای ملت ایران بسوی جبهه ها بشتابید و دنیا را از دست این مزدوران جیره خوار صدام و غیره که بزرگترین جباران زمان هستند خالی کنید و حکومت الله را در سراسرجهان بگسترانید .

دنبال رو امام باشید. نکند خدای ناکرده قلب امام را ناراحت کنید و هرچه امام فرمود عمل کنید و بدانید که حرف های امام بدون کم و کاست عین حقیقت است. دامن امام را بگیرید. قدر این نعمت اللهی را بدانید و شکر گذار باشید . که  در این زمان به دنیا آمده اید . هرشبانه روز برای طول عمر امام دعا کنید.

شما ای دانش آموزان اگر می بینید که من کلاس درس را ترک کرده و به جبهه رفتم ، الان در کلاس هستم که دانشگاه است و راه چگونه زندگی کردن و چگونه مبارزه کردن و چگونه رفتن را به ما می آموزد. شما هم که در کلاس هستید اگر می خواهید در راه خدا کار کنید و جهادی کرده باشید ، اولاً : جهاد با نفس ، که پیامبر اکرم(ص) آن را جهاد اکبر نامیده است. من اگرچه نتوانستم که جهاد اکبر را به درستی انجام دهم ولی امیدوارم که جهاد اصغرم در راه خدا مقبول باشد. و خدا از همه ما راضی باشد.

دوماً:خود را بسازید و سپس دیگران را امر به معروف و نهی از منکر کنید. سوماً:  درس بخوانید و دانشگاه ها را پرکنید تا جایی برای منحرفین نماند و آنها خود را جا نزنند.

با منافقان کوردل و این ره گم کردگان که در شب ظلمت فرورفته اند و نمی توانند خود را از این منجلاب بیرون بکشند مبارزه کنید.خداوند این منافقان هرکدام قابل هدایت هستند هدایت فرماید و هرکدام که قابل هدایت نیستند ریشه کن گرداند.

ما راه خود را رفته ایم اگر شهید شدیم که زهی سعادت و اگر زنده ماندیم ان شاالله با پیروزی کامل و فتح کربلا باز می گردیم .

زندگی من هیچ خدمتی به اسلام نکرد ، امیدوارم که قطره خون ناقابل من بتواند یک ذره ای از آن درخت تناور اسلام را تغذیه نماید.

فرزندان امانتی هستند در نزد شما و هرگاه خداوند بخواهد که این امانت را بازمی گیرد. پس ای مادران صبر پیشه کنید تا شما از نیکوکاران باشید.

و ای برادران و خواهران بدانید که شما بنده خدائید و از فرمان خدا سرباز نزنید و زندگیان برای خدا باشد و مرگتان در راه خدا.

پدرو مادرم امیدوارم که بعداز من هیچگونه نگرانی نداشته باشید و حالا نوبت به شما رسیده که چگونه امانت خدا یعنی فرزند خود را وقتی خدا می خواهد بگیرد هیچ ناراحت نباشید و صبر را پیشه کنید و بدانید مرگ به سوی همه می آید و همه رفتنی هستیم.

پدر و مادر به گفته قرآن عمل کنید که خدا فرموده: آیا از پس دادن فرزندتان به هستی مطلق، کراهت دارید یا همچون یک امانتدار پاک به عهد خود وفا می کنید و اخلاص می ورزید.

می دانم که هر پدر و مادری نسبت به فرزند خود مهر و محبت زیاد دارد و این مهر و محبت اگر به اندازه ای زیاد باشد که موجب شود فرزند خود را از راه حق بازدارد نه تنها گناه بزرگی انجام داده بلکه فرزندرا از سعادت ابدی بازداشته است.

آری پدر و مادر و برادران و خواهرعزیز و ارجمندم ، ابراهیم(ع) را که می شناسید همان ابراهیم(ع) بت شکن که با خواست خداوند متعال اقدام به قربانی کردن فرزند برومندش نمود و خود به من یاد داد که حسین(ع) چگونه جان خود را و فرزندانش را فدای اسلام نمود.

حال شما پدر و مادر عزیزم فرزندتان را قربانی اسلام کردید و به سهم خود ثمره عمرتان را به اسلام بخشیدید.

و شما ای پدر و مادر عزیزم، افتخار کنید که چنین فرزندی را تربیت کرده اید که آگاهانه و عاشقانه در راه خدا جهاد کرده و در جنگ با کفار به شهادت رسیده است. و بدانید که هیچ کس در این جهان ماندنی نیست ، اگر در این راه با کفار پیروز شدیم که ان شاالله می شویم ، اجر شهید نصیب ما شده و فتح و پیروزی را به دنبال دارد و اگر شهادت در این راه نصیب ما شد، زهی سعادت و این شهادت ها هستند که باعث قوی و تنومند شدن درخت اسلام می شوند.

پس ناراحت نباشید و این را بدانید که اگر من به وسیله گلوله دشمن کشته شوم هیچوقت عزیزتر از مفتح ها و مطهرها نیستم ، و اگر به وسیله ترکش خمپاره کشته شوم از چمران ها عزیزتر نیستم. و اگر جسدم در میان آتش بسوزد از رجائی ها و باهنرها و بهشتی ها و 72 تن شهید عزیزترنیستم و نخواهم بود.

پس نگرانی جهت چیست ، بکوشید در راه خدا که پیروزی از آن شماست . ما در هر صورت پیروزهستیم ، اگرکشته شویم شهید هستیم و اگردشمن را بکشیم پیروزیم.

 





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۴ ، ۱۰:۱۱
جعفر نادری بنی